انواع خوردگی
خوردگی را به روشهای مختلف طبقهبندی نمودهاند ولی عمومیترین آنها طبقهبندی بر اساس ظاهر و شکل فلز خورده شده میباشد.به این روش با مشاهده فلز خورده شده با چشم غیر مسلح به راحتی میتوان نوع خوردگی آن را مشخص نمود.در بین انواع خوردگی میتوان نه نوع منحصربه فرد را پیدا نمود ولی تمام آنها کم و بیش وجه متشابهی دارند که به شرح ذیل می باشند :
خوردگی یکنواخت
که یک نوع خوردگی اجتناب ناپذیر است که تمام موادی فلزاتی که در معرض یک محلول الکترولیت قرار دارند به آن دچار می شوند.
خوردگی حفره ای
که به صورت موضعی خوردگی متقارن در حفرات سطح فلز اتفاق می افتد که معمولأ در فلزاتی که به وسیله یک لایه نازک اکسید محافظت شده اند اتفاق می افتد. با حضور کلراید در محیط فیلم به صورت موضعی شکسته و سرعت از بین رفتن فلز با تشکیل حفرات افزایش می یابد.
جنبه های خوردگی دندانی در سیستم تیتانیم با استفاده از تکنیک های الکتروشیمیایی مختلف بر روی تیتانیم وآلیاژهایش با آهن در کاربرد های دندانی مورد مطالعه قرار گرفت. حساسیت به خوردگی حفره ای موضعی تیتانیم وآلیاژهایش به وسیله پتانسیل شکست jBr ، پتانسیل حفاظتی jPr، تفاوت بین آنها و تراکم جریان های مربوطه از نمودارهای پلاریزاسیون آندی ارزیابی شده است . هم چنین پتانسیل شکست برای تیتانیم در بزاق بدون یون های کلراید و فلوراید بیشتر و فلوراید در محلول فیزیولوژیکی پسیوو می شود.
خوردگی شکافی موضعی
خوردگی شکافی موضعی نتیجه هندسی دستگاه است. خوردگی شکافی بین دو سطح نزدیک به هم یا به هم فشرده شده که تبادل اکسیژن ندارند اتفاق میافتد کاهش PHو افزایش غلظت یون های کلراید دو فاکتور مهم برای آغاز و انتشار پدیده خوردگی شکافی می باشند. وقتی خاصیت اسیدس محیط افزایش می یابد با گذشت زمان لایه پسیوو آلیاژحل شده و فرآیند خوردئگی موضعی تسریع می شود.
خوردگی گالوانیکی
خوردگی گالوانیکی فروپاشی فلز است که به وسیله تفاوت های میکروسکوپی ر پتانسیل های الکتروشیمیایی کنترل می شوند است که معمولا در نتیجه نزدیکی دو فلز متفاوت اتفاق می افتد.
خوردگی تنشی
خوردگی تنشی به علت خستگی فلزات که به همراه با محیط خورنده باشد اتفاق می افتد. سطح اختلاف بازسازی فلز ممکن است دارای حفرات یا شکافهای کوچکی باشد که در نتیج تنش و حفره خوردگی اتفاق می افتد.
خوردگی سایشی
بیشتر دلیل آزاد شدن فلزات در بافت های خوردگی سایشی است. فعالیت همزمان شیمیایی و مکانیکی باعث خوردگی سایشی می شود.
خوردگی گالوانیکی یا دو فلزی هنگامی که دو فلز غیر همجنس که در تماس الکتریکی با یکدیگر هستند در معرض یک محلول هادی یا خورنده قرار بگیرند. اختلاف پتانسیل بین آن دو باعث برقرای جریان الکترون بین آنها میشود. فلزی که مقاومت خوردگی کمتری دارد آندی شده و خورده میشود. فلز مقاومتتر از نظر خوردگی کاتدی میشود که معمولاً خیلی کم و یا خورده نمیشود. به دلیل وجود جریانهای الکتریکی بین فلزات غیر هم جنس این نوع خوردگی، خوردگی گالوانیکی یا دو فلزی اطلاق میشود.
برای مثال خوردگی در یک فلز (آلومینیوم) به شدت اتفاق میافتد و در فلز دیگر (فولاد) کاهش یافته یا متوقف میگردد. بنابراین اولین چیزی که در این مورد سطوح میباشد این است که از دو فلزی که به روی هم اثر میکنند کدام فلز در حالت اول و کدام فلز در حالت دوم قرار میگیرد. پاسخ این سؤال به وسیله جهت جریان الکتریکی ناشی از اثر گالوانیکی از یک فلز (آند) به فلز دیگر (کاتد) قرار گرفته در یک محلول خورنده داده خواهد شد. با اندازهگیری اختلاف پتانسیل دو فلز در محلول مورد نظر این جهت را در هر مورد میتوان تعیین نمود. در مورد جفت گالوانیکی آلومینیوم و فولاد مشخص شده است که آلومینیوم به صورت یک آند عمل میکند.
پتانسیل خوردگی و جهت اثرات گالوانیک
پتانسیل فلز در محلول وقتی که خورده میشود به انرژی که آزاد میشود، بستگی دارد. این پتانسیل تنها در یک مقدار نسبی قابل اندازهگیری میباشد. برای مثال با قرار دادن یک فلز خیلی فعال مانند روی و یک فلز با فعالیت کمتر مانند مس در یک محلول کلرید سدیم میتوان جهت جریانی که توسط اثر گالوانیک آنها تولید میگردد، اندازهگیری نمود. چنین آزمایشی را میتوان با تمام فلزات ممکن در هر محلول خورنده تکرار نمود.با توجه به نتایج آزمایشات به دست آمده، امکان مرتب کردن فلزات در یک گروه که سری گالوانیک نامیده میشود فراهم میشود. اگر آزمایشات در محلولهای مختلف با غلظتهای مختلف کلرید سدیم، میزان هوادهی متفاوت، سرعت حرکت و یا دماهای مختلف انجام گیرد مقادیر گزارش شده میتواند با یکدیگر اختلاف داشته باشند و در این حالت محل بعضی فلزات نسبت به هر یک از فلزات دیگر به صورت یک سری گالوانیک جدید تغییر نماید.
سری گالوانیک
بطور کلی پتانسیل الکتریکی فلزات دارای هیچ مقداری بطور مطلق و مستقل از فاکتورهای مؤثر بر خواص خوردگی محلولی که در آن اندازهگیری انجام میشود، نمیباشد. مقدار پتانسیل میتواند از یک محلول به محلول دیگر یا هنگامی که یک محلول به وسیله فاکتورهائی از قبیل دما، هوادهی و سرعت حرکت تأثیر میپذیرد، تغییر کند. بنابراین برای پیشبینی پتانسیل فلزات و در نتیجه جهت اثر گالوانیکی آنها در یک محیط، بجز با اندازهگیری پتانسیل و در نظر داشتن شرایط دقیق آن محیط هیچ راهی وجود ندارد، به عنوان مثال روی بطور طبیعی نسبت به آهن در دمای محیطی منفیتر یا آندیکتر میباشد. همانطور که در جدول گالوانیک نشان داده شده است. با وجود این اختلاف پتانسیل با افزایش دما تغییر کرده و افزایش مییابد تا زمانی که اختلاف پتانسیل در دمای ۶٠ درجه سانتیگراد ممکن است صفر یا دقیقاً برعکس شود.در هر صورت وضعیت شرایط فلزات نسبت به هم آنطور که گفته شد در بسیاری مواقع خیلی هم تغییر نمیکند و تمایل نسبی فلزات به خوردگی در خیلی از محیطهائی که از آنها استفاده میشود تقریباً یکسان باقی میماند. در نتیجه موقعیتهای نسبی آنها در سری گالوانیک ممکن است در خیلی محیطها تقریباً یکسان باشد. از آنجائی که بیشتر اندازهگیریهای پتانسیل و رفتار گالوانیکی فلزات در مقایسه با سایر محیطها بیشتر و در آب دریا انجام شده است، در نتیجه بیسشتر سریهای گالوانیک بر اساس این آزمایشات فلزات را تنظیم کردهاند و لذا از این جداول میتوان به منظور احتمالات اولیه در مورد اثرات گالوانیکی در سایر محیطها زمانی که مستقیماً نتایج قابل اجراتری از آن محیط در دسترس نباشد، استفاده نمود.در یک جفت گالوانیک شامل دو فلز قرار گرفته شده در این جدول، خوردگی طبیعی فلزی که موقعیت بالاتری در جدول دارد، احتمالاً شدیدتر میشود. در حالی که خوردگی فلز پائینتر جدول احتمالاً کاهش مییابد یا کاملاً متوقف میشود. فلزات با پتانسیل خوردگی مثبتتر بیاثر یا کاتدیک نامیده میشوند و فلزات با پتانسیل خوردگی مثبتتر بیاثر یا کاتدیک نامیده میشوند و فلزات با پتانسیل خوردگی منفیتر به عنوان فلزات یا آلیاژهای آندیک یا فعال شناخته میشوند.توجه کنید که در این جدول چندین فلز در یک گروه قرار گرفتهاند که احتمالاً اختلاف پتانسیل آنها نسبت به هم زیاد نمیباشد بنابراین میتوان آنها را بدون اثرات گالوانیکی قابل ملاحظه در بسیاری از محیطها در کنار یکدیگر قرار داد.
مقدار اثر گالوانیک
تا اینجا ما فقط جهت اثر گالوانیک را با تعیین پتانسیل نسبی فلزات در یک جفت گالوانیکی مورد بررسی قرار دادهایم. در حالی که در عمل ما بیشتر با شدت اثرات گالوانیکی که رخ میدهد مواجه هستیم. این شدت با مقدار جریان یا اصطلاحاً شدت جریان (جریان واحد سطح) تعیین میشود.بر طبق قانون اهم، مقدار جریان تولید شده توسط جفتهای گالوانیکی که اختلاف پتانسیل آنها زیاد است، در یک مقاومت معین مستقیماً با ولتاژ متناسب میباشد. به عنوان مثال، اختلاف پتانسیل دو فلز روی و مس در آب دریا ٧٠٠ میلی ولت میباشد و این و جفت گالوانیکی میتوانند جریان بیشتری (و در نتیجه خوردگی بیشتر) از سایر جفتهای گالوانیکی که اختلاف پتانسیل کمتر دارند، مثل NAVAL BRASS و مس (با ۴٠ میلی ولت پتانسیل در آب دریا) تولید نمایند.پتانسیلهائی که گفته میشود پتانسیلهائی هستند که قبل از برقراری هر گونه جریان بین دو فلز اندازهگیری شدهاند و بعضی وقتها آن را پتانسیل جریان باز میگویند.
عوامل مؤثر در خوردگی گالوانیکی
نیروی الکتروموتوری : که کاملا” در بالا اشاره شد .
اثرات محیط
هر پدیده محیطی که به برقراری جریان الکتریکی بین دو الکترود مؤثر باشد در خوردگی گالوانیکی نیز مؤثر است مانند رطوبت هوا و بالا بودن دما و…
فاصله دو الکترود
خوردگی گالوانیکی با فاصله دو فلز در محل اتصال نسبت دارد یعنی هرچه از فصل مشترک دو فلز دورتر شویم خوردگی و اثرات آن کاهش مییابد و در نزدیکی تماس، خوردگی شدیدتر میباشد.
اثر سطح
یک فاکتور مهم دیگر در خوردگی گالوانیکی اثر سطح، یا نسبت سطح کاتد به سطح آند میباشد.
نسبت سطحی نامناسب مشتمل بر کاتد بزرگ و آند کوچک است.
سطح کاتدی
برای یک مقدار معین جریان در پیل، دانسیته جریان برای الکترود کوچک به مراتب بزرگتر است تا دانسیته جریان برای الکترود بزرگتر. هرچه دانسته جریان در یک منطقه آندی بزرگتر باشد سرعت خوردگی بیشتر است.خوردگی نواحی آندی ممکن است صد تا هزار برابر بیشتر از حالتی باشد که سطح آند یا کاتد برابرند.
تشخیص خوردگی گالوانیکی
قبل از بحث در مورد راههای جلوگیری از خوردگی گالوانیکی، لازم است اول اطمینان حاصل شود که خوردگی گالوانیکی اتفاق افتاده است. برای رخ دادن خوردگی از این نوع، وجود شرایط سه گانه زیر معمولاً ضروری است.دو فلز غیر هم جنس از نظر الکتروشیمی باید وجود داشته باشند.این فلزات باید بطور الکتریکی با یکدیگر تماس داشته باشند.این فلزات باید در معرض یک الکترولیت قرار گرفته باشند.تمام این شرایط برای اینکه خوردگی از نوع گالوانیکی رخ بدهد، باید وجود داشته باشند.به عنوان مثال، ملاحظه میشود که فولاد زنگ نزن ٨-١٨ (نوع ۳۰۴:S 30400) در تماس الکتریکی با فولاد ضد زنگ ۱۸-۸MO (نوع ۳۱۶: S31600) به سرعت خورده میشود. با مراجعه به جدول سری گالوانیکی میتوان متوجه شد که خوردگی پیش آمده از نوع خوردگی گالوانیکی نمیباشد. بنابراین با جداسازی این دو فلز مقاومت خوردگی ۱۸-۸SS بهبود نمییابد.همچنین در مثالی دیگر دیده میشود که یک قطعه آلومینیوم متصل به چدن که در روغن موتور قرار دارد به شدت مورد حمله قرار میگیرد. به دلیل آنکه روغن موتور وبشتر مایعات ارگانیک الکترولیت نیستند بنابراین مشخص میشود که این خوردگی از نوع خوردگی گالوانیکی نمیباشد. در این مورد هم با جدا کردن دو فلز، مقاومت خوردگی آلومینیوم بهبود پیدا نمیکند.علاوه بر سه شرط گفته شده بالا در مورد شناخت خوردگی گالوانیک، جستجوی خوردگی موضعی نزدیک اتصالات بین دو فلز غیر هم جنس راه دیگری برای تشخیص بروز خوردگی از این نوع میباشد. خوردگی گالونیکی معمولاً در نزدیک فلز کاتد شده شدت بیشتری دارد. در شکل مربوط به اتصال ورقه آهن با پرچ مسی دیده میشود که خوردگی ورقه آهن نزدیک پرچهای مسی شدیدتر میباشد.
روش جلوگیری از خوردگی گالوانیکی
برای جلوگیری از این خوردگی روشهای مختلفی وجود دارد که گاهی یکی به تنهائی پاسخگو نمیباشد و باید دو یا سه نوع را با هم به کار برد.
حتیالامکان سعی شود از دو فلز که در جدول سری الکتروشیمیائی فاصله کمتری نسبت به هم دارند استفاده شود.
از نسبت سطحی نامطلوب، آند کوچک و کاتد بزرگ پرهیز شود. مخصوصاً در اتصالات
از خاصیت عایقها دو فلز غیرهمجنس استفاده شود.
استفاده از پوششها مخصوصاً روی آند
استفاده از ممانعتکنندهها
در مورد موادی که در جدول گالوانیکی دور از یکدیگر میباشند از اتصالات پیچ و مهره بپرهیزید. به دلیل کم شدن ضخامت مؤثر در مرحله پیچسازی سعی شود از اتصال زرد جوش BRAZING استفاده شود.
قسمتهای آندی را طوری طراحی کنید که به سهولت قابل تعویض باشند یا آنها را ضخیمتر انتخاب کنید تا عمر بیشتری داشته باشند.
به اتصالهای گالوانیکی، فلز سومی که نسبت به دو فلز قبلی آند باشد متصل نمائید. (آند فداشونده)
برای نوشتن دیدگاه وارد حساب کاربری خود شوید.